انسان و زبان (از پیدایش تا معاصر)
انسان و زبان (از پیدایش تا معاصر)
فارسی زبان معیار
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:, توسط محمد رضا فروزمند |

 

 بنام خدا  
یکی از دوستان که من وطرح ( کشف زبان ) را مورد لطف خود قرار داده وجهت تفهیم بهتر شدن طرح رهنمودهائی کرده اند و نیز توضیحاتی هم خواسته اند که برای همه خوانندگان این طرح وذهنیت آنها نسبت به طرح ضرورت دارد .  ( اما در آستانه هفتاد سالگی و یک انگشتی تایپ میکنم )   
 زبان دانش ( تولید و ساختار ) که معیار قرار گیرد ( از زبان دانش فارسی فقط گفتار و نوشتارش باقی مانده و پول نفت و جای خود را به دانش دانشگاه های جهان داده ) همه زبان های دنیا تحت شعاع آن قرار میگیرند ( همانطوریکه زبان دانش معاصر دانشگاه ها معیار ودر همه جای دنیا توسط گفتارو نوشتار حاکم است در این باره قبلا اشاره شده است .
پس بجای زبان عربی . ترکی . انگلیسی . چینی . کردی و...................همه زبان های دنیا این عنوان را ثبت میکنیم ...........فارسی زبان دانش و معیار  ................ وباید جواب همه زبان های دنیا را بدهد ..............    
و واقعاً زبان فارسی این توانائی و غنائت را دارد ................. در فصل و باب های آینده این مسئل ه و مسائل دیگر بحث خواهد شد .
نکته مهم : اگر بار ها عربی جزء فارسی آمده یعنی قسمتی از زبان دانش فارسی در قاعده ویژه که یکی از این ویژگیها ساخت دانش و نظم اشعار و ادبیات فارسی است ودر شرح الفباء تعداد حروفی که به عربی نسبت میدهند حروف معنائی و تغیر معنائی در واژه ها است ( شرح گسترده  ای دارد )  ودر ثلاثی مجرد ها همین بحث دوحرفی ها (کد واژه ها ) را در سه حرفی داریم  
 نکاتی دیگر
1-     جهانی شدن دانش معیار ( تولید و ساختار علمی و استاندارد و نظام و قانون مند کردن فرمولها وقضیه های ریاضی و فیزیک و شیمی وسایر علوم و اختراعات و کشفیات جدید ) چند سال است به این مرحله فبولی و اجراءرسیده و در دنیا عمل میشود ؛ درحدود پانصد سال وتقریباً از رنسانس ( انقاب فرهنگی و صنعتی ) به بعد سرعت گرفت و در این طرح کشف زبان ؛ عنوان ( زبان دانش و معیا ر معاصر ) را دارد   .
2-     با توجه به نکته قبل آیا بشر اولیه با توان فکری وذاتی و غریزی خود قادر نبوده در طول هزاران سال عمل و تجربیات و زبان های اولیه و ناقص خود را در یک زبان دانش و معیار قرار دهد ( یک جوجه بمحض اینکه سراز تخم در میآ ورد هم زبان دارد و هم حرکت وهم فکر هم همه درضریب غریزه < غریزه از ریشه وکد واژه . غر بمعنای دور . ازقبل > )  .
3-     ادامه بحث یک ودو ؛ در دانشگاه استاد ؛ زبان دانش معاصر را به دانشجو تدریس میکند مثلاً   h2o   آب بصورت فرمو ل و ساختار . استاد اب معاصر و موجود را مورد بحث و آزمایش قرار میدهد نه آب هزران هزار سال قبل ( طرح واژه های زبان دانش و معیار فارسی را به همین نحو بررسی میکند ) در غیر این صورت مسئله شکل و معنای دیگری پیدا مکند و نظام زبان دانش و معیار معاصر بهم   میخورد مگر مورد و مسئله تازه و کشف و اختراعی باشد که از همین زبان دانش و معیار معاصر دانشگاهی برای آن پدیده  استفاده میکنند . ( با این روش نه مورد انتقاد زبانشناسی ونه مورد انتقاد تاریخ قرار میگیریم به کشف زبان از معاصر به پیدایش میرویم و از واژه های زبان دانش و معیار فارسی بعنوان ( کربن 14 ) مانند زبان دانش و معیار معاصر دانشگاهی استفاده میکنیم .
4-     طرح ( کشف زبان ) زبان فارسی را باستناد دلائل قبل و با توجه ونتیجه گیری سه بند بالا زبان دانش و معیار قرار داده و واژه های موجود و معاصر را در تجزیه و تحلیل میگذارد .   
5-     هر چند مرا از این سخن مورد ملامت قرار میدهند اما حقیقت است من کرمانشاهی هستم و وزبان اصل و نسب من فارسی کتابی ( لفظ قلم )میباشد اما مهاجرت کرد ها به اطراف شهر و و استان و داخل شهر مردم کرمانشاه و کرمانشاهان را بنام کرد میشناسند ( ودر اثر دور شدن از فرهنگ نوشتاری درطول تاریخ و مهاجرت کرمانشاه و کرمانشاهان را کرمانشان با بسامد غیر استاندارد تلفظ میکنند درباره نوشتار و معنای کرمانشاه اشاره شده ) و حاشیه های ایران به همین نحو ( گرچه همه موارد از جمله زبان آنها به فارسی تبدیل شده است .   در محضر جناب اقای دکتر فریدون جنیدی استاد بزرگ شاهنامه در بتیاد نیشاپور ایشان برسر همین مسئله واژه کرمانشاه و کرمانشان مرا مورد غضب قرار دادند و با هدیه کتاب مهاجرت آریائیان و پذیزائی خانم ایشان بصرف چای ( تلخی و شیرنی ) من مورد مهر قرار گرفتم چندی بعد در مجلسی که ایشان سخنرانی میکردند و از مهاجرت آریائی ها میگفتند و اظهار داشتند این کتاب را خوانده اید من در فکربودم و توجه نکردم کسی جواب داد یانه اما اگر منظورش من بودم که بودم میدانستم اگر بحث کنم این دفعه کتک را میخورم .. چرا .. چون در آن کتاب واژه نعل را در شعر شاهنامه فردوسی با همزه ( الف همزه در زبان دانش و حروف دو گانه . ی . و .جایگاه خاصی دارند که شرح دارد ) نوشتار و چاپ شده بود در صورتیکه اگر از زبانشناس عرب پرسیده شود که ساختار معنائی و بنیادی واژه نعل چیست و چرا با عین مینویسند ایا میداند من برای صنم یک سال سئوال کردم که چرا با صاد مینویسند جوابی داده نشد ( البته طرح به هر دو جواب داده ودر سایت درج شده است )
6-     معیارگفتار زبان معیار . معیار نوشتار زبان معیار
7-     حاشیه ها کم کم به مرکز زبان فارسی ( لفظ قلم در ضریب واکه < لجه تهرونی > توضیح دارد ) نزدیک میشوند و بعضی ازآنها فراموش میکنند کجائی بودند ( نموداری از یکی شدن زبانها ومعیارگفتار در ضریب نوشتار . لفظ قلم . لفظ قلم معیلر در ضزیب بسامد و فرکانس معیار < سخنران یا گوینده رسانه                                                 
تهرون در لفظ آلوده . طهران در لفظ پاک ( هوای پس از باد و باران از ریشه طه )
لهجه شدن زبان فارسی در گفتار تهرانی ( طهرانی )
تعریف لهجه : لهجه از دو ملکول واژه . له . و . جه . تشکیل شده بمعنای له شدن جهات زبان ( قبلا شرح داده شده ) و از استاندار خارج شدن و قانون مندی و نظام زبان مادر . اصلی و ذانش و معیار .
زبان مادر واصلی ( دانش و معیار ) در چهار حالت و صورت در لهجه و تخریب قرار میگیرد .
1-     بسامد ( فرکانس ) فردی . جمعی  ( فقط در گفتار تائثیر گذار است و در معنا و مفهوم کمی و کیفی و نوشتار اثری ندارد .
2-     تغیر و جابجائی واکه ها ( مصوت ها ) تغیر معنا در کمیت وعدم تغیر در کیفیت .
3-     تغیر و جابجائی واج ها ( صامت ها . همخوان ها ) تغیر در کیفیت معنا  .
4-     تغیر هرسه حالت ( بسامد . مصوت . صامت ) زبان های دور از نوشتار . بی نوشتار . گنگ . مثل زبان های افریقائی و سرخ پوستان امریکائی  .
 لهجه زبان طهرانی فقط مصوت ها( واکه ها ) را تغیر میدهد ودرمفهوم و معنای واژه در کمیت است نه کیفیت  . مثل . ایران . ایرون . طهران . طهرون . آمد . اومد . سازمان . سازمون . دکان . دکون . خود تان . خودتون . کرمانشاه . کرموشاه . در موسیقی و در اشعار و نظم و نثر برای شیرینی و زیبائی واژه ها به کار میرود  . ( دراستثناء و گزافه وجهه خود را از دست میدهد )
لهجه طهرانی ؛ خط شکسته گفتار شیرین فارسی ( زبان دانش و معیار) است   
تجزیه تحلیل چند واژه دیگر 
سرخ .    سرخ کردن غذا : ( پنهان و مو میائی و ماندگار غذا ) س + ر = سر . این کد واژه بمعنا و مفهوم . راز . حالت و انجام پنهان و نا محسوس و غیر قابل رویت. نهان . در واژه های . َسر .   ِسر . سرایت .  سرقت . سریع و سرعت . اسیر و اسرا ( واکه ها در کمیت و دستوری . همخوان ها در کیفیت و ساختاری . سرد .................سرخی رنگ غذا های سرخ شده به سرخ اطلاق شده
بو .    بو دادن مواد غذائی  ( ماندگار و دوام غذا )
ب + و = بو : معنای این کد واژه . ماندن و ماندگار در نقطه و مکان و ساکن . مثل بوم و بومی بودن . بود و بودن . بوسه . بو گرفتن در جائی و در چیزی . بور ( هر چیزی در اثر ماندن رنگ و رخش را از دست دهد .....................   
 
غ + ز = غز . بمعنای آرایش و آرایش دادن داشتن . تجمع زیبائی  داشتن . نظم و نظام داشتن و نظامی بودن . در واژه های   . مغازه ( محل کسب آرایش شده و دارای نظام ) غز و غزال ( دختر و آهو نماد آرایش و تجمع زیبائی ) غاز ( آرایش و نظم در حرکت و پرواز ) غزوه ( آرایش جنگی و نظامی ) ...............
نکات مهم
1-      در اول یا وسط یا آخرواژه ها حروفی ( واک یا واج ) اضافه دارد که در این طرح حروف دستوری نام دارد

تعدادی از واژه ها در فارسی در کد بندی و جدول قرار میگیرد و تعدای ازآنها در زبانهای دیگر چه در تخریب چه بکر موجود است که در بحث و فصل خاص خود مطرح میشود .

 

انصاف است یک نفری و یک انگشتی دربرابر دنیا تایپ کنم . کمک کنید نظر دهید با این طرح ( کشف زبان ) یا ایران را جهانی کنید یا جهان را ایرانی کنید ................حافظ و سعدی و فردوسی و کوروش چنین کردند


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: